دانش ساختن اولين بمبهاي اتمي جهان
صفحه 1 از 1
دانش ساختن اولين بمبهاي اتمي جهان
دانش ساختن اولين بمبهاي اتمي جهان
ساخت بمب اتم با نوشتن نامه انيشتن به رئيس جمهور امريكا شروع شد؛ كه به نام پروژه مانهتن ناميده كرديد، رئيس نظامي پروژه: گروز، و رئيس علمي: اوپنهايمر، و دانشمنداني مانند فرمي و برادبري و تلر و اسلاتكين و بته و كيستياكوفسكي و لارنس در به نتيجه رسيدن آن دست داشتند.
در سال 1939 يعني قبل از شروع جنگ جهاني دوم در بين فيزيكدانان اين بيم وجود داشت كه المانيهابه كمك فيزيكدانان نابغه اي مانند هايزنبرگ ودستيارانش بتوانند با استفاده از دانش شكافت هسته اي بمب اتمي بسازند به همين دليل از البرت انيشتين خواستند كه نامه اي به فرانكلين روزولت رئيس جمهور وقت امريكا بنويسد در ان نامه تاريخي از امكان ساخت بمبي صحبت شد كه هر گز هايزنبرگ ان را نساخت.
چنين شد كه دولتمردان امريكا براي پيشدستي بر المان پروژه مانهتن را براه انداختند و از انريكو فرمي دعوت به عمل اوردند تا مقدمات ساخت بمب اتمي را فراهم سازد سه سال بعددر دوم دسامبر 1942 در ساعت 3 بعد از ظهر نخستين راكتور اتمي دنيا در دانشگاه شيكاگو امريكا ساخته شد.
رياست اين پروژه اتمى، با پروفسور «اوپن هايمر» بود و دانشمندان غير اروپايى مانند «فرمى» و ... در اين پروژه نقش داشتند. رياست اين پروژه با يك ژنرال سه ستاره، به نام «گروز» بود كه به طور مرتب، واشنگتن را از پيشرفت كار مطلع مىساخت. يكي از ويژگي هاي پروژه مانهتن، هزينه بسيار بالاي آن بود (25 ميليارد دلار) كه در زمان جنگ هيچ دولتى چنين بودجهاى را نداشت.
در 16 جولاي سال 1945 در پايگاه آلموگردو واقع در صحراي لس آلاموس ايالت نيو مکزيکو ژنرالها و افسران پروژه منهاتان براي انجام آزمايش اولين بمب اتمي گرد هم آمدند. بمبي که به گفته يکي از افسران مسئول آزمايش اگر از 100 درصد قابليت آن استفاده شود ميتواند کره زمين را به دو نيمه تقسيم کرده و آن را نابود کند. آزمايش پس از پنج سال تلاش شبانه روزي در حضور يکصد نفر انجام شد و بمب، سکوي فولادي پرتاب را آب کرد، شنهاي صحراي لس آلاموس را به شکل شيشه درآورد و کوهي از تل و خاکستر شبيه قارچ را به آسمان فرستاد. قدرت انفجار اين بمب 67 ميليون بار بيشتر از ديناميت و معادل بيست هزار تن ماده منفجره تي ان تي بود. در ميان کساني که شاهد انفجار بودند چهره رابرت اوپنهايمر فيزيکدان يهودي، طراح و کاشف بمب اتم از همه شادتر به نظر ميرسيد.سرانجام در حالى كه در 8 مى 1945 آلمان تسليم مىشود و جنگ اروپا به پايان مىرسد، فاتحين كنفرانس پوتست دام را به منظور تعيين سرنوشت آلمان تشكيل مىدهند، پوتست دام يك منطقه ييلاقى در نزديك برلين بود كه با توجه به اينكه برلين آنقدر ويران شده بود، حتي ساختمان درخوري در اين شهر نبود كه در آن اجلاس برگزار شود. در بين كنفرانس، هرى ترومن، رئيس جمهور آمريكا، تلگراف رمزى، تحت عنوان «نوزاد متولد شد»، دال بر به ثمر رسيدن پروژه مانهتن دريافت مىكند.
بمب اتم در آمريکا آزمايش شده بود و تنها کسي که ميتوانست اجازه پرتاب آن را بدهد هري ترومن رئيس جمهور آمريکا بود. او روز 16 جولاي 1945 براي شرکت در کنفرانس پوتسدام وارد برلين شد و در زماني که در استراحتگاه خود منتظر شروع اين کنفرانس بود خبر آزمايش موفقيت آميز بمب اتم در صحراي نيومکزيکو را به او دادند و او با خوشحالي و غرور متن تلگراف را براي ديگر اعضاي کنفرانس خواند. رئيس جمهور آمريكا، دستور به كار بردن اين سلاح جديد را عليه ژاپن براى تاريخ بعد از 2 اوت صادر مىكند؛ 5 شهر ژاپن به ترتيب اولويت براى واشنگتن در ليست قرار مىگيرند: توكيو، كيوتو، هيروشيما، ناگويا، ناكازاكى.
بمب اتم دو ساعت پس از آزمايش در صحراي نيومکزيکو توسط کشتي جنگي اينديانا پوليس براي يک سفر 10 روزه در اقيانوس آرام از سانفرانسيسکو به سمت جزيره تينيان در فاصله يک پرواز 6 ساعته از ژاپن به حرکت در آمد. فرودگاه جزيره تينيان با 4 باند فرود و 500 هواپيماي بمب افکن بي 29 از نوع سوپر فورتس بزرگترين پايگاه هوايي جهان، محل استقرار گروه چند ماموريتي 509 و مسئول پرتاب بمب اتمي در هيروشيما بود. فرمانده گروه 509 را سرهنگ 29 ساله پال تيبتز بر عهده داشت. گروه پروازي رها کردن بمب در هيروشيما علاوه بر پال تيبتز از تام فرابي کمک خلبان و تئودور داچ ونکرک ناوبر و مسئول پرتاب بمب تشکيل ميشد. از ميان شهرهايي که از بمبهاي آمريکايي جان سالم بدر برده بودند هيروشيما انتخاب شد. آمريکا تصميم گرفته بود شهر بزرگ 255 هزار نفري هيروشيما را به همراه ساکنانش با بمب اتم نابود کند.
در بعد از ظهر روز 4 آگوست 1945 پال تيبتز خدمه پروازي خود را فرا خواند و به آنان اطلاع داد که ماموريت جنگي به روز بعد پس از صاف شدن آسمان هيروشيما موکول شده است. سپس به آنان گفت در نتيجه انفجار حرارت ناشي از انفجار به چندين ميليون درجه سانتيگراد خواهد رسيد و هر چه در محدوده 3 مايلي قرار داشته باشد به خاک و خاکستر تبديل شده، نوري روشن تر از خورشيد ايجاد کرده و تلي از خاکستر انسان و ساختمان را به ارتفاع 30 تا 60 هزار پايي خواهد فرستاد.
صبح روز بعد سربازان آمريکايي بمب را به هواپيماي بمب افکن بي 29 حمل کردند. اين بمب قرار بود با انفجار باروت دو محفظه اورانيوم را به همديگر وصل کرده تا واکنش اتمي ايجاد کند. پال تيبتز خلبان فرمانده هواپيماي حامل بمب تصميم گرفت بر اساس يک سنت قديمي که در ميان خلبانان رواج دارد نام مادرش انولا گي Enola Gay را بر روي بدنه هواپيما حک کند.
در حمله هوايي مجموعاً 3 هواپيما شرکت داشتند. قبل از پرواز به تمام شرکت کنندگان در حمله قرصهاي خودکشي داده شد. هواپيماي پال تيبتز بر روي باند پرواز فرودگاه پايگاه هوايي جزيره تينيان به غرش درآمد. بمب به تنهايي بيش از 4 تن وزن داشت. تمام سرنشينان هواپيما با نگراني در انتظار بلند شدن هواپيما بودند. بمب افکن بي 29 در آخر باند از زمين بلند شد. 15 دقيقه پس از ترک پايگاه هوايي مهندس پرواز قطعات حساس بمب را مونتاژ کرد. دو ساعت پس از پرواز يکي از 3 هواپيماهاي همراه شروع به فيلمبرداري کرد. 3 ساعت بعد در ارتفاع 9000 پايي خورشيد طلوع کرد و روز رسيد. آخرين مرحله آماده سازي بمب تعويض کليد اتصال ماشه رها کننده از سبز به قرمز بود. هواپيما اکنون در ارتفاع 30 هزار پايي پرواز ميکرد. هواپيماي مسئول گزارش وضعيت هوا به سمت هيروشيما اوج گرفت. با ديده شدن هواپيماي هواشناسي آژير خطر حمله هوايي در شهر به صدا در آمد و مردم با شتاب به سمت پناهگاههاي زير زميني هجوم بردند. هواپيماي حامل بمب در دوردست ديده ميشد. هواپيماي هواشناسي آسمان هيروشيما را ترک کرد و مردم با شنيدن آژير خاتمه حمله هوايي از پناهگاهها خارج شدند.
براي بيشتر ساکنان هيروشيما روز 6 آگوست 1945 يک روز عادي و بدون ماجرا به نظر ميرسيد. آنها مانند روزهاي ديگر در انتظار شنيدن مجدد آژير خطر حمله هوايي به کارهاي عادي خود مشغول بودند. ساعت 8 صبح بود و در آسمان هيچ ابري ديده نميشد. هواپيماي حامل بمب بدون هيچ مقاومتي وارد آسمان هيروشيما شد. مردم ميدانستند اين هواپيما متعلق به آمريکا است چون هيچ هواپيماي ژاپني نميتوانست در آن ارتفاع پرواز کند. خدمه پرواز 15 دقيقه بعد از ساعت 8 دريچه پرتاب را باز کردند. بمب محتوي 9700 پوند اورانيوم 235 موسوم به پسر کوچک Little Boy در ارتفاع 548 متري از هواپيما جدا شد و بلافاصله هواپيما با چرخش 180 درجه آسمان هيروشيما را ترک کرد. 43 ثانيه پس از جدا شدن بمب صداي انفجاري عظيم به گوش رسيد و اولين بمب اتمي به جاي مقصد اصلي پل آيوئي با اختلاف 250 متر به بيمارستان دکتر شيما اصابت کرد. قدرت انفجار به قدري بود که از فاصله 9 کيلومتري ده برابر نورانيتر از خورشيد ديده ميشد. انفجار بمب در چند مرحله انجام شد. ابتدا نوري خيره کننده با عرض 300 متر بر چشمان مردم نشست و در آني پوست آنها را سوزاند. حرارت اوليه انفجار بمب 4 هزار درجه سانتيگراد بود و در يک آن تمام کساني را که در محدوده آتش قرار داشتند به بخار و ذغال تبديل کرد. همزمان اشعه مادون قرمز و اشعه گاما در فضا پخش شد و در مرحله آخر زمين لرزيد و ابري به شکل قارچ مملو از خاک و خاکستر به آسمان رفت و در اندک زماني باراني سياه رنگ آغشته به راديو اکتيو باريدن گرفت.
قدرت تخريب اين بمب معادل 20 هزار تن تي ان تي بود و فعل و انفعالات اتمي در مرکز اين بمب باعث ايجاد گرمائي در حدود 4 هزار درجه سانتيگراد يعني دو برابر نقطه ذوب آهن در عمق 600 متري زمين گرديد. اين گرماي سوزان هر چه را که در شعاع يک و نيم کيلومتري مرکز اصابت بمب قرار داشت کاملاً ذوب کرد و بقيه افراد باقيمانده در روزها و هفته هاي بعد جان خود را از دست دادند.
سه روز بعد از واقعه هيروشيما در 9 آگوست 1945 همان هواپيما اين بار حامل بمب پلوتونيوم قويتري به نام مرد چاق Fat Manباند فرودگاه را به مقصد شهر کوکورا ترک کرد ولي به دليل شليکهاي مداوم از طرف نيروهاي ژاپني و همچنين به خاطر ابر غليظي که شهر را فرا گرفته بود از شهر کوکورا گذشت و عازم شهر صنعتي ناکازاکي با 270 هزار نفر جمعيت شد. بمب دوم نتوانست دقيقاً به مرکز شهر اصابت کند. بمب در حومه ناکازاکي فرود آمد و تعداد تلفات انساني اين بمب قوي از بمبي که در هيروشيما فرود آمد کمتر شد.
ساخت بمب اتم با نوشتن نامه انيشتن به رئيس جمهور امريكا شروع شد؛ كه به نام پروژه مانهتن ناميده كرديد، رئيس نظامي پروژه: گروز، و رئيس علمي: اوپنهايمر، و دانشمنداني مانند فرمي و برادبري و تلر و اسلاتكين و بته و كيستياكوفسكي و لارنس در به نتيجه رسيدن آن دست داشتند.
در سال 1939 يعني قبل از شروع جنگ جهاني دوم در بين فيزيكدانان اين بيم وجود داشت كه المانيهابه كمك فيزيكدانان نابغه اي مانند هايزنبرگ ودستيارانش بتوانند با استفاده از دانش شكافت هسته اي بمب اتمي بسازند به همين دليل از البرت انيشتين خواستند كه نامه اي به فرانكلين روزولت رئيس جمهور وقت امريكا بنويسد در ان نامه تاريخي از امكان ساخت بمبي صحبت شد كه هر گز هايزنبرگ ان را نساخت.
چنين شد كه دولتمردان امريكا براي پيشدستي بر المان پروژه مانهتن را براه انداختند و از انريكو فرمي دعوت به عمل اوردند تا مقدمات ساخت بمب اتمي را فراهم سازد سه سال بعددر دوم دسامبر 1942 در ساعت 3 بعد از ظهر نخستين راكتور اتمي دنيا در دانشگاه شيكاگو امريكا ساخته شد.
رياست اين پروژه اتمى، با پروفسور «اوپن هايمر» بود و دانشمندان غير اروپايى مانند «فرمى» و ... در اين پروژه نقش داشتند. رياست اين پروژه با يك ژنرال سه ستاره، به نام «گروز» بود كه به طور مرتب، واشنگتن را از پيشرفت كار مطلع مىساخت. يكي از ويژگي هاي پروژه مانهتن، هزينه بسيار بالاي آن بود (25 ميليارد دلار) كه در زمان جنگ هيچ دولتى چنين بودجهاى را نداشت.
در 16 جولاي سال 1945 در پايگاه آلموگردو واقع در صحراي لس آلاموس ايالت نيو مکزيکو ژنرالها و افسران پروژه منهاتان براي انجام آزمايش اولين بمب اتمي گرد هم آمدند. بمبي که به گفته يکي از افسران مسئول آزمايش اگر از 100 درصد قابليت آن استفاده شود ميتواند کره زمين را به دو نيمه تقسيم کرده و آن را نابود کند. آزمايش پس از پنج سال تلاش شبانه روزي در حضور يکصد نفر انجام شد و بمب، سکوي فولادي پرتاب را آب کرد، شنهاي صحراي لس آلاموس را به شکل شيشه درآورد و کوهي از تل و خاکستر شبيه قارچ را به آسمان فرستاد. قدرت انفجار اين بمب 67 ميليون بار بيشتر از ديناميت و معادل بيست هزار تن ماده منفجره تي ان تي بود. در ميان کساني که شاهد انفجار بودند چهره رابرت اوپنهايمر فيزيکدان يهودي، طراح و کاشف بمب اتم از همه شادتر به نظر ميرسيد.سرانجام در حالى كه در 8 مى 1945 آلمان تسليم مىشود و جنگ اروپا به پايان مىرسد، فاتحين كنفرانس پوتست دام را به منظور تعيين سرنوشت آلمان تشكيل مىدهند، پوتست دام يك منطقه ييلاقى در نزديك برلين بود كه با توجه به اينكه برلين آنقدر ويران شده بود، حتي ساختمان درخوري در اين شهر نبود كه در آن اجلاس برگزار شود. در بين كنفرانس، هرى ترومن، رئيس جمهور آمريكا، تلگراف رمزى، تحت عنوان «نوزاد متولد شد»، دال بر به ثمر رسيدن پروژه مانهتن دريافت مىكند.
بمب اتم در آمريکا آزمايش شده بود و تنها کسي که ميتوانست اجازه پرتاب آن را بدهد هري ترومن رئيس جمهور آمريکا بود. او روز 16 جولاي 1945 براي شرکت در کنفرانس پوتسدام وارد برلين شد و در زماني که در استراحتگاه خود منتظر شروع اين کنفرانس بود خبر آزمايش موفقيت آميز بمب اتم در صحراي نيومکزيکو را به او دادند و او با خوشحالي و غرور متن تلگراف را براي ديگر اعضاي کنفرانس خواند. رئيس جمهور آمريكا، دستور به كار بردن اين سلاح جديد را عليه ژاپن براى تاريخ بعد از 2 اوت صادر مىكند؛ 5 شهر ژاپن به ترتيب اولويت براى واشنگتن در ليست قرار مىگيرند: توكيو، كيوتو، هيروشيما، ناگويا، ناكازاكى.
بمب اتم دو ساعت پس از آزمايش در صحراي نيومکزيکو توسط کشتي جنگي اينديانا پوليس براي يک سفر 10 روزه در اقيانوس آرام از سانفرانسيسکو به سمت جزيره تينيان در فاصله يک پرواز 6 ساعته از ژاپن به حرکت در آمد. فرودگاه جزيره تينيان با 4 باند فرود و 500 هواپيماي بمب افکن بي 29 از نوع سوپر فورتس بزرگترين پايگاه هوايي جهان، محل استقرار گروه چند ماموريتي 509 و مسئول پرتاب بمب اتمي در هيروشيما بود. فرمانده گروه 509 را سرهنگ 29 ساله پال تيبتز بر عهده داشت. گروه پروازي رها کردن بمب در هيروشيما علاوه بر پال تيبتز از تام فرابي کمک خلبان و تئودور داچ ونکرک ناوبر و مسئول پرتاب بمب تشکيل ميشد. از ميان شهرهايي که از بمبهاي آمريکايي جان سالم بدر برده بودند هيروشيما انتخاب شد. آمريکا تصميم گرفته بود شهر بزرگ 255 هزار نفري هيروشيما را به همراه ساکنانش با بمب اتم نابود کند.
در بعد از ظهر روز 4 آگوست 1945 پال تيبتز خدمه پروازي خود را فرا خواند و به آنان اطلاع داد که ماموريت جنگي به روز بعد پس از صاف شدن آسمان هيروشيما موکول شده است. سپس به آنان گفت در نتيجه انفجار حرارت ناشي از انفجار به چندين ميليون درجه سانتيگراد خواهد رسيد و هر چه در محدوده 3 مايلي قرار داشته باشد به خاک و خاکستر تبديل شده، نوري روشن تر از خورشيد ايجاد کرده و تلي از خاکستر انسان و ساختمان را به ارتفاع 30 تا 60 هزار پايي خواهد فرستاد.
صبح روز بعد سربازان آمريکايي بمب را به هواپيماي بمب افکن بي 29 حمل کردند. اين بمب قرار بود با انفجار باروت دو محفظه اورانيوم را به همديگر وصل کرده تا واکنش اتمي ايجاد کند. پال تيبتز خلبان فرمانده هواپيماي حامل بمب تصميم گرفت بر اساس يک سنت قديمي که در ميان خلبانان رواج دارد نام مادرش انولا گي Enola Gay را بر روي بدنه هواپيما حک کند.
در حمله هوايي مجموعاً 3 هواپيما شرکت داشتند. قبل از پرواز به تمام شرکت کنندگان در حمله قرصهاي خودکشي داده شد. هواپيماي پال تيبتز بر روي باند پرواز فرودگاه پايگاه هوايي جزيره تينيان به غرش درآمد. بمب به تنهايي بيش از 4 تن وزن داشت. تمام سرنشينان هواپيما با نگراني در انتظار بلند شدن هواپيما بودند. بمب افکن بي 29 در آخر باند از زمين بلند شد. 15 دقيقه پس از ترک پايگاه هوايي مهندس پرواز قطعات حساس بمب را مونتاژ کرد. دو ساعت پس از پرواز يکي از 3 هواپيماهاي همراه شروع به فيلمبرداري کرد. 3 ساعت بعد در ارتفاع 9000 پايي خورشيد طلوع کرد و روز رسيد. آخرين مرحله آماده سازي بمب تعويض کليد اتصال ماشه رها کننده از سبز به قرمز بود. هواپيما اکنون در ارتفاع 30 هزار پايي پرواز ميکرد. هواپيماي مسئول گزارش وضعيت هوا به سمت هيروشيما اوج گرفت. با ديده شدن هواپيماي هواشناسي آژير خطر حمله هوايي در شهر به صدا در آمد و مردم با شتاب به سمت پناهگاههاي زير زميني هجوم بردند. هواپيماي حامل بمب در دوردست ديده ميشد. هواپيماي هواشناسي آسمان هيروشيما را ترک کرد و مردم با شنيدن آژير خاتمه حمله هوايي از پناهگاهها خارج شدند.
براي بيشتر ساکنان هيروشيما روز 6 آگوست 1945 يک روز عادي و بدون ماجرا به نظر ميرسيد. آنها مانند روزهاي ديگر در انتظار شنيدن مجدد آژير خطر حمله هوايي به کارهاي عادي خود مشغول بودند. ساعت 8 صبح بود و در آسمان هيچ ابري ديده نميشد. هواپيماي حامل بمب بدون هيچ مقاومتي وارد آسمان هيروشيما شد. مردم ميدانستند اين هواپيما متعلق به آمريکا است چون هيچ هواپيماي ژاپني نميتوانست در آن ارتفاع پرواز کند. خدمه پرواز 15 دقيقه بعد از ساعت 8 دريچه پرتاب را باز کردند. بمب محتوي 9700 پوند اورانيوم 235 موسوم به پسر کوچک Little Boy در ارتفاع 548 متري از هواپيما جدا شد و بلافاصله هواپيما با چرخش 180 درجه آسمان هيروشيما را ترک کرد. 43 ثانيه پس از جدا شدن بمب صداي انفجاري عظيم به گوش رسيد و اولين بمب اتمي به جاي مقصد اصلي پل آيوئي با اختلاف 250 متر به بيمارستان دکتر شيما اصابت کرد. قدرت انفجار به قدري بود که از فاصله 9 کيلومتري ده برابر نورانيتر از خورشيد ديده ميشد. انفجار بمب در چند مرحله انجام شد. ابتدا نوري خيره کننده با عرض 300 متر بر چشمان مردم نشست و در آني پوست آنها را سوزاند. حرارت اوليه انفجار بمب 4 هزار درجه سانتيگراد بود و در يک آن تمام کساني را که در محدوده آتش قرار داشتند به بخار و ذغال تبديل کرد. همزمان اشعه مادون قرمز و اشعه گاما در فضا پخش شد و در مرحله آخر زمين لرزيد و ابري به شکل قارچ مملو از خاک و خاکستر به آسمان رفت و در اندک زماني باراني سياه رنگ آغشته به راديو اکتيو باريدن گرفت.
قدرت تخريب اين بمب معادل 20 هزار تن تي ان تي بود و فعل و انفعالات اتمي در مرکز اين بمب باعث ايجاد گرمائي در حدود 4 هزار درجه سانتيگراد يعني دو برابر نقطه ذوب آهن در عمق 600 متري زمين گرديد. اين گرماي سوزان هر چه را که در شعاع يک و نيم کيلومتري مرکز اصابت بمب قرار داشت کاملاً ذوب کرد و بقيه افراد باقيمانده در روزها و هفته هاي بعد جان خود را از دست دادند.
سه روز بعد از واقعه هيروشيما در 9 آگوست 1945 همان هواپيما اين بار حامل بمب پلوتونيوم قويتري به نام مرد چاق Fat Manباند فرودگاه را به مقصد شهر کوکورا ترک کرد ولي به دليل شليکهاي مداوم از طرف نيروهاي ژاپني و همچنين به خاطر ابر غليظي که شهر را فرا گرفته بود از شهر کوکورا گذشت و عازم شهر صنعتي ناکازاکي با 270 هزار نفر جمعيت شد. بمب دوم نتوانست دقيقاً به مرکز شهر اصابت کند. بمب در حومه ناکازاکي فرود آمد و تعداد تلفات انساني اين بمب قوي از بمبي که در هيروشيما فرود آمد کمتر شد.
مواضيع مماثلة
» سازندگان اولين بمبهای اتمي جهان
» روش ساده مصريان براى قائمه ساختن بناهاى عظيم اهرام
» یافته های دانش جدید درباره سجده
» سطح آكاهي جامعه از اوليات دانش نجوم
» نمونه هايي از دانش برتر در دست انسانهاى (به اصطلاح) غيرمدرن
» روش ساده مصريان براى قائمه ساختن بناهاى عظيم اهرام
» یافته های دانش جدید درباره سجده
» سطح آكاهي جامعه از اوليات دانش نجوم
» نمونه هايي از دانش برتر در دست انسانهاى (به اصطلاح) غيرمدرن
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد