التزام ديني به بهاي شكنجه و سقط جنين
صفحه 1 از 1
التزام ديني به بهاي شكنجه و سقط جنين
التزام ديني به بهاي شكنجه و سقط جنين
به جرم حجاب، فرزندم را سقط كردند روز سه شنبه 21 خرداد 1387 مادر جوان محجبه اي در يكي از پربيننده ترين شبكه هاي تلويزيوني تركيه با ابراز ارادت به امام خميني جنجالي بزرگ را در محافل سياسي و خبري تركيه برانگيخت كه كماكان نيز ادامه دارد و حتي منجر به صدور حكم پيگرد قانوني براي وي از سوي دستگاه قضايي تركيه شده است. منبع: فارس
مردم تركيه نام «نوراي جانان بزيرگان» را براي اولين بار در سال 1998 ميلادي در رابطه با مسئله ممنوعيت حجاب اسلامي در اين كشور شنيدند. اين بار نيز نام و تصوير او را يك كانال تلويزيوني و باز هم در رابطه با ممنوعيت حجاب در تركيه مطرح نمود. علي رغم ادعاهاي بسياري در مورد وي منتشر شده است ، كسي حق صحبت و دفاع از خود را براي او قائل نگرديده. در اين بخش توجه خوانندگان را به قطعه اى از مصاحبه نوراي جانان بزيرگان جلب مي نمائيم. متن كامل را در مرسوله اى مستقل منتشر مي نماييم ان شاء الله.
- هدف اصلي شما از شركت در آن برنامه تلويزيوني چه بود؟
نوراي جانان بزيرگان:قرار بود در خصوص حكم لغو مصوبه آزادي حجاب در دانشگاهها از جانب دادگاه قانون اساسي بحث كنيم. من از طرف انجمن «آزاد» در تركيه به آن برنامه دعوت شده بودم. علت دعوت من هم اين بود كه در سال 1998 به علت ممنوعيت حجاب دچار يكسري مشكلات شده و در سال 2000 اجبارا از كشور خارج شدم. در سال 1998، هنگامي كه دانشجوي سال دوم دانشكده خدمات بهداشتي وابسته به دانشگاه استانبول بودم، در ميان امتحان پايان ترم به خاطر داشتن پوشش اسلامي به زور پليس مرا از سر جلسه امتحان بيرون كردند. من به آنها گفتم كه كارشان مغاير با حقوق بشر است اما استادم گفت: يا مثل آدم لباس بپوش، يا اينكه گمشو برو! بعد نيروهاي پليس ويژه كه در تركيه به آن ها «روبوكاپ» مي گويند ريختند داخل جلسه امتحان.
- مي گويند كه شما در اين جريان دچار سقط جنين شدهايد؛ برخوردي هم كه با شما شده خود نشان ميدهد اين ممنوعيت چه ابعاد ي پيدا كرده است. اين روند از لحاظ رواني چه تاثيري بر روحيه شما گذاشت؟
«نوراي جانان بزيرگان»:من آن موقع بسيار بي تجربه بودم. ميتوانيد تصورش را بكنيد؟ يك دسته پليس ويژه به خاطر شما ميريزند تو كلاس. من در واكنش به اين وضعيت تو كلاس شروع كردم به پريدن و دويدن به اي طرف و آن طرف مثل اين كه راه فراري از دست آن همه پليس بود! در آن روزها من جنيني در شكم داشتم و فورا ترس از اين كه كودكم را در زندان به دنيا بياورم همه وجودم را پر كرد. آن روزها مرتب كابوس ميديدم. بخاطر هر چيز كوچكي سريع به گريه ميافتادم. هر بار كه به دادگاه احضار ميشدم رسانهها مثل امروز مرا تحت فشارهاي رواني قرار ميدادند. از اينكه با من مثل يك مجرم برخورد مي كردند خيلي اذيت ميشدم. به هر حال من اولين كسي بودم كه بخاطر حجاب برايش درخواست حبس شده بود.
- چه مسائلي باعث شد كه شما به پناهنده شدن روي بياوريد؟
«نوراي جانان بزيرگان»: من به هيچ وجه نميخواستم از تركيه بروم .همسرم و همه كس و كارم اين جا هستند و طبق برنامه خودم در حال زندگي هستم و در عين حال زندگي در تركيه را هم خيلي دوست دارم. اما آن روز ها تنها در جريان ممنوعيت حجاب سه بار بازداشت شدم. بالاخره پروندهام با حكم 6 ماه حبس بسته شد. حتي اگر من موفق مي شدم اين حكم را به جزاي نقدي تبديل كنم، دو پرونده مفتوح ديگر هم داشتم .من در آن مقطع زماني تهديدهاي تلفني بسياري دريافت مي كردم. در مدت بازداشت هايم نيز در معرض شكنجههاي روحي و بدني قرار مي گرفتم. بعنوان مثال مرا 8 ساعت در يك فضاي تاريك نگهداشتند. هنگام برخورد با اداره امنيت روبرو شده، در حدي بسيار زيادي تحقير شدم. توهين هاي بسياري شنيدم و ديدم. اما انگار آنان همه اين ها را كافي نميدانستند. مرا كشان كشان روي زمين ميبردند و با مشت و لگد به جانم ميافتادند. در نتيجه بچهام سقط شد و يك دستم شكست. شما را به خدا، خود شما بگوييد آيا اين ها براي پناهنده شدن كافي نبود؟
- مسائلي كه آن زمان با آن مواجه شديد و همچنين پناهندگي شما، آيا نظرتان را در مورد تركيه را تغيير دادند؟ آيا هنوز تركيه را دوست داريد؟
«نوراي جانان بزيرگان»:البته كه دوست دارم. پناهنده شدن من در واقع نوعي هجرت بود كه به اميد برگشتن در فردايي بهتر به تركيه اي بهتر صورت گرفت. مگر ممكن است كه انسان زادگاه و محل رشدش را دوست نداشته باشد؟ تركيه در اصل خانه همان هايي است كه مثل من با محروميتهاي فراوان بسر ميبرند و ستم مي كشند؛ نه آنهايي كه چنين مظالمي را انجام مي دهند. خلاصه اين كه صاحبخانه ما هستيم نه آنها...
- در پايان، چه پيامي براي خوانندگان «تايم ترك» داريد؟
«نوراي جانان بزيرگان»: من بعد از اينكه به منظور درك و فهم قرآن شروع به خواندن آن كردم واقعا مسلمان شدم. به همين جهت معتقدم مهمترين منبعي كه هادي زندگي ماست قرآن است. توصيه من اين است: براي اينكه در زندگي بتوانيد با عقلم سليم فكر كنيد و به دركي درست و منطقي برسيد، به جاي تكيه بر شخصيتهاي فسيل شده در تاريخ با انواع گرايش هاي مدرن، سنتي و ملي ، به قرآن مراجعه كنيد تا به دركي صحيح و زندگي درست نائل شويد. به عقيده من، آن ديدگاه و طرز زندگي كه انسان از قرآن كسب ميكند، مهمترين دارايي و ثروت اوست. در اين چارچوب مهمترين نشانه و شيوه زندگي ما زنان و دختران مسلمان ، همين حجاب اسلامي ماست. من باور دارم كه در اين زمانه پروردگارمان ما را با همين شيوه پوششمان آزمايش ميكند. به همين خاطر خواهران مكشفه (بي حجاب) خودم را كه به سبب ايدئولوژي رسمي حاكم از مزايا و ارزش حجاب اسلامي بيخبر ماندهاند ،به داشتن حجاب اسلامي دعوت ميكنم. به خواهران محجبهام نيز يكبار ديگر يادآوري ميكنم كه حجاب ايشان از تمام مدارك تحصيلي، مقامات اداري و اجتماعي و امتيازات با ارزشتر است. البته اين مسئله فقط شامل حجاب نميشود.هرچه كه به ما تقديم كنند، در برابر انصراف از هركدام از آيات خداوند هيچ ارزشي ندارد و ما به هيچ وجه نبايد از هيچ آيهاي دست برداريم و كوتاه بياييم. به باور من، اين مقاومت ما ، ضرورتي برخاسته از اخلاق قرآني و ايمان ماست زيرا گروه مقابل(لاييك ها) از نسلي قرآني كه پاك و منزه رشد خواهند كرد ميترسد. من ضمن سلام به تمامي برادران و خواهرانم ،با اين دعا به عرايضم پايان ميدهم : «خداوند ما را در پيريزي نسل قرآني ياري دهد»
به جرم حجاب، فرزندم را سقط كردند روز سه شنبه 21 خرداد 1387 مادر جوان محجبه اي در يكي از پربيننده ترين شبكه هاي تلويزيوني تركيه با ابراز ارادت به امام خميني جنجالي بزرگ را در محافل سياسي و خبري تركيه برانگيخت كه كماكان نيز ادامه دارد و حتي منجر به صدور حكم پيگرد قانوني براي وي از سوي دستگاه قضايي تركيه شده است. منبع: فارس
مردم تركيه نام «نوراي جانان بزيرگان» را براي اولين بار در سال 1998 ميلادي در رابطه با مسئله ممنوعيت حجاب اسلامي در اين كشور شنيدند. اين بار نيز نام و تصوير او را يك كانال تلويزيوني و باز هم در رابطه با ممنوعيت حجاب در تركيه مطرح نمود. علي رغم ادعاهاي بسياري در مورد وي منتشر شده است ، كسي حق صحبت و دفاع از خود را براي او قائل نگرديده. در اين بخش توجه خوانندگان را به قطعه اى از مصاحبه نوراي جانان بزيرگان جلب مي نمائيم. متن كامل را در مرسوله اى مستقل منتشر مي نماييم ان شاء الله.
- هدف اصلي شما از شركت در آن برنامه تلويزيوني چه بود؟
نوراي جانان بزيرگان:قرار بود در خصوص حكم لغو مصوبه آزادي حجاب در دانشگاهها از جانب دادگاه قانون اساسي بحث كنيم. من از طرف انجمن «آزاد» در تركيه به آن برنامه دعوت شده بودم. علت دعوت من هم اين بود كه در سال 1998 به علت ممنوعيت حجاب دچار يكسري مشكلات شده و در سال 2000 اجبارا از كشور خارج شدم. در سال 1998، هنگامي كه دانشجوي سال دوم دانشكده خدمات بهداشتي وابسته به دانشگاه استانبول بودم، در ميان امتحان پايان ترم به خاطر داشتن پوشش اسلامي به زور پليس مرا از سر جلسه امتحان بيرون كردند. من به آنها گفتم كه كارشان مغاير با حقوق بشر است اما استادم گفت: يا مثل آدم لباس بپوش، يا اينكه گمشو برو! بعد نيروهاي پليس ويژه كه در تركيه به آن ها «روبوكاپ» مي گويند ريختند داخل جلسه امتحان.
- مي گويند كه شما در اين جريان دچار سقط جنين شدهايد؛ برخوردي هم كه با شما شده خود نشان ميدهد اين ممنوعيت چه ابعاد ي پيدا كرده است. اين روند از لحاظ رواني چه تاثيري بر روحيه شما گذاشت؟
«نوراي جانان بزيرگان»:من آن موقع بسيار بي تجربه بودم. ميتوانيد تصورش را بكنيد؟ يك دسته پليس ويژه به خاطر شما ميريزند تو كلاس. من در واكنش به اين وضعيت تو كلاس شروع كردم به پريدن و دويدن به اي طرف و آن طرف مثل اين كه راه فراري از دست آن همه پليس بود! در آن روزها من جنيني در شكم داشتم و فورا ترس از اين كه كودكم را در زندان به دنيا بياورم همه وجودم را پر كرد. آن روزها مرتب كابوس ميديدم. بخاطر هر چيز كوچكي سريع به گريه ميافتادم. هر بار كه به دادگاه احضار ميشدم رسانهها مثل امروز مرا تحت فشارهاي رواني قرار ميدادند. از اينكه با من مثل يك مجرم برخورد مي كردند خيلي اذيت ميشدم. به هر حال من اولين كسي بودم كه بخاطر حجاب برايش درخواست حبس شده بود.
- چه مسائلي باعث شد كه شما به پناهنده شدن روي بياوريد؟
«نوراي جانان بزيرگان»: من به هيچ وجه نميخواستم از تركيه بروم .همسرم و همه كس و كارم اين جا هستند و طبق برنامه خودم در حال زندگي هستم و در عين حال زندگي در تركيه را هم خيلي دوست دارم. اما آن روز ها تنها در جريان ممنوعيت حجاب سه بار بازداشت شدم. بالاخره پروندهام با حكم 6 ماه حبس بسته شد. حتي اگر من موفق مي شدم اين حكم را به جزاي نقدي تبديل كنم، دو پرونده مفتوح ديگر هم داشتم .من در آن مقطع زماني تهديدهاي تلفني بسياري دريافت مي كردم. در مدت بازداشت هايم نيز در معرض شكنجههاي روحي و بدني قرار مي گرفتم. بعنوان مثال مرا 8 ساعت در يك فضاي تاريك نگهداشتند. هنگام برخورد با اداره امنيت روبرو شده، در حدي بسيار زيادي تحقير شدم. توهين هاي بسياري شنيدم و ديدم. اما انگار آنان همه اين ها را كافي نميدانستند. مرا كشان كشان روي زمين ميبردند و با مشت و لگد به جانم ميافتادند. در نتيجه بچهام سقط شد و يك دستم شكست. شما را به خدا، خود شما بگوييد آيا اين ها براي پناهنده شدن كافي نبود؟
- مسائلي كه آن زمان با آن مواجه شديد و همچنين پناهندگي شما، آيا نظرتان را در مورد تركيه را تغيير دادند؟ آيا هنوز تركيه را دوست داريد؟
«نوراي جانان بزيرگان»:البته كه دوست دارم. پناهنده شدن من در واقع نوعي هجرت بود كه به اميد برگشتن در فردايي بهتر به تركيه اي بهتر صورت گرفت. مگر ممكن است كه انسان زادگاه و محل رشدش را دوست نداشته باشد؟ تركيه در اصل خانه همان هايي است كه مثل من با محروميتهاي فراوان بسر ميبرند و ستم مي كشند؛ نه آنهايي كه چنين مظالمي را انجام مي دهند. خلاصه اين كه صاحبخانه ما هستيم نه آنها...
- در پايان، چه پيامي براي خوانندگان «تايم ترك» داريد؟
«نوراي جانان بزيرگان»: من بعد از اينكه به منظور درك و فهم قرآن شروع به خواندن آن كردم واقعا مسلمان شدم. به همين جهت معتقدم مهمترين منبعي كه هادي زندگي ماست قرآن است. توصيه من اين است: براي اينكه در زندگي بتوانيد با عقلم سليم فكر كنيد و به دركي درست و منطقي برسيد، به جاي تكيه بر شخصيتهاي فسيل شده در تاريخ با انواع گرايش هاي مدرن، سنتي و ملي ، به قرآن مراجعه كنيد تا به دركي صحيح و زندگي درست نائل شويد. به عقيده من، آن ديدگاه و طرز زندگي كه انسان از قرآن كسب ميكند، مهمترين دارايي و ثروت اوست. در اين چارچوب مهمترين نشانه و شيوه زندگي ما زنان و دختران مسلمان ، همين حجاب اسلامي ماست. من باور دارم كه در اين زمانه پروردگارمان ما را با همين شيوه پوششمان آزمايش ميكند. به همين خاطر خواهران مكشفه (بي حجاب) خودم را كه به سبب ايدئولوژي رسمي حاكم از مزايا و ارزش حجاب اسلامي بيخبر ماندهاند ،به داشتن حجاب اسلامي دعوت ميكنم. به خواهران محجبهام نيز يكبار ديگر يادآوري ميكنم كه حجاب ايشان از تمام مدارك تحصيلي، مقامات اداري و اجتماعي و امتيازات با ارزشتر است. البته اين مسئله فقط شامل حجاب نميشود.هرچه كه به ما تقديم كنند، در برابر انصراف از هركدام از آيات خداوند هيچ ارزشي ندارد و ما به هيچ وجه نبايد از هيچ آيهاي دست برداريم و كوتاه بياييم. به باور من، اين مقاومت ما ، ضرورتي برخاسته از اخلاق قرآني و ايمان ماست زيرا گروه مقابل(لاييك ها) از نسلي قرآني كه پاك و منزه رشد خواهند كرد ميترسد. من ضمن سلام به تمامي برادران و خواهرانم ،با اين دعا به عرايضم پايان ميدهم : «خداوند ما را در پيريزي نسل قرآني ياري دهد»
مواضيع مماثلة
» حوادث تلخ و بهاي ارزان «جان» در ايران
» التزام به نماز اول وقت در كاخ سلطنتي انگليس
» اعتقادات ديني ؛ منجي اجداد ما در كذشته از بيماريهاي عفوني!
» التزام به نماز اول وقت در كاخ سلطنتي انگليس
» اعتقادات ديني ؛ منجي اجداد ما در كذشته از بيماريهاي عفوني!
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد