ضعف و قوت حافظه؛ از دیدگاه طب كهن ک
صفحه 1 از 1
ضعف و قوت حافظه؛ از دیدگاه طب كهن ک
ضعف و قوت حافظه؛ از دیدگاه طب كهن
احتمالا با دانشآموزان باهوش و زرنگي كه به هنگام امتحانات دچار فراموشي شده و هرچه را كه خواندهاند از ياد ميبرند، برخورد كردهايد. شيوههاي گوناگوني براي تقويت حافظه وجود دارد. كارشناسان تغذيه نيز رژيمهاي غذايي مختلفي را براي تقويت حافظه پيشنهاد ميكنند.
طب سنتي ايران نيز با نگاهي عميق به اين موضوع پرداخته و ثابت كرده است كه رابطه مستقيمي بين نوع تغذيه و حافظه آدمي وجود دارد. روانشناسان و پزشكان آلوپاتيك استرس را عامل اصلي اين عارضه عنوان ميكنند، در حالي كه درمان استرس به تنهايي به بهبود شرايط كمك نميكند.
در طب كهن اين نظريه مسلم است كه مواد غذايي در اثر ترشحات دهان، معده، رودهها، كبد و لوزالمعده دچار تغييرات و استحالاتي شده و سرانجام به صورت كشكاب درميآيد. كشكاب از راه رودهها جذب و به وسيله عروق به كبد ميرود. كبد در اثر اعمال طبيعي خود آن را پخته و يا تغييراتي به 4 شكل متفاوت در ميآورد.
بدن انسان از 4 خلط تشكيل شده كه هر يك به نوبه خود وظايفي در بدن دارند كه به شرح زير است:
1- گونه اول كه مانند گِل كدر، تار و سنگين است سودا ناميده ميشود. سودا طبعي سرد و خشك دارد. افزايش سودا در بدن لاغري، تيرگي رنگ پوست (متمايل به سياهي)، غلظت خون، سوزش معده، اشتهاي كاذب و فزوني فكر و خيال را به همراه دارد. و روياهاي شخص در خواب توام با وحشت و تاريكي است.
2- بلغم، ماده لزج سفيد رنگي است كه نسبتا سبكتر بوده و روي سودا قرار ميگيرد. افزايش بلغم موجب سپيدي، نرمي و سستي پوست، ضعف گوارش، آروغ ترش، خواب بسيار، كندي حواس، ريزش لعاب دهان و آب بيني رقيق و غير سوزان ميشود. شخص در خواب و رويا باران، برف و آب ميبيند. قدما طبيعت چنين فردي را سرد و تر ميناميدند.
3- خلط سوم ماده قرمز رنگي است كه خون ناميده ميشود. خون بدون هيچ تغييري و بلاواسطه صرف تغذيه بدن ميشود. چنانچه اندازه اين خلط در بدن بيش از حد طبيعي باشد؛ رنگ بدن به سرخي گراييده و شخص احساس ميكند زبانش سنگينتر شده است. سستي و كاهلي اعضا، دهاندره و خميازه، كندي حواس، بروز برخي جوشها در بدن، گاهي خونريزي لثهها و بيني از عوارض افزايش خلط خون در بدن است. در اين حالت روياهاي شخص سرخ و خونين است و طبيعت بيمار گرم و تر.
4- خلط چهارم ماده زرد رنگي است كه از ديگر خلطها سبكتر بوده و صفرا نام دارد. اگر صفرا از حد خود تجاوز كند رنگ بدن و چشمها به زردي گراييده، بيني خشك و زبان نيز زبر و خشك ميشود. تشنگي، تهوع، قي، سوزش معده و بيميلي به غذا از ساير عوارض افزايش خلط صفرا در بدن است. خواب شخص نيز با مناظري از گرما و آتش توام است. در چنين حالتي طبيعت بيمار گرم و خشك است.
اثرات بلغم در مغز: همانطور كه گفته شد قدما معتقد بودند افزايش رطوبت و سردي در مغز باعث سستي و تنبلي دماغ، كندي ذهن، تفكر و حواس شده شخص را به فراموشي دچار ميكند. هر قدر رطوبت و خلط بلغم در سر بيشتر جمع شود، به همان نسبت فراموشي افزايش، تيزهوشي و قوه ادراك كاهش مييابد به طوري كه شخص كاملا فاقد هرگونه فهم و شعور ميگردد. در اين حالت فراموشي با سنگيني سر و ترشحات بيني همراه است. بهعلاوه وجود رطوبت در سر موجب سرگيجه، تشنج، سكته، صرع و … ميگردد. طبيعي است از بين بردن رطوبت، عوارض گفته شده را از بين ميبرد.
خوردن بعضي از غذاها كه اصطلاحا سرد و تر ناميده ميشوند، موجب توليد رطوبت و بلغم در بدن ميشود. برخي از غذاهاي سرد و تر عبارتند از: ماست، خيار، هندوانه، كاهو، آلو، اسفناج، نارنج، پرتقال، برنج، گوشت گاو، گوشت بز، گوشت خروس.
افرادي كه طبيعت معتدل دارند با خوردن غذاهاي سرد و تر، طبيعتشان به سردي و تري متمايل ميشود و اگر خوردن غذاهاي سرد و تر چند روز ادامه داشته باشد سستي، تنبلي و ضعف قوه تفكر در آنها پديدار شده، به فراموشي دچار ميشوند.
گاهي دانشآموزان زرنگ، يك روز پس از درس معلم، عليرغم آن كه به اندازه كافي تمرين كرده و به حافظه خود نيز اطمينان دارند، آموختههايشان را از ياد ميبرند. بررسيها نشان داده، اين دانشآموزان شب قبل، برنج و ماست مصرف كردهاند.
در اين حالت ماست و برنج در بدن رطوبت و سردي ايجاد كرده، در كلاس درس به واسطه هيجان عصبي، رطوبت به مغز روي آورده، رابطه مراكز حافظه و تكلم را كند و سپس قطع نموده است. هنگام سكته مغزي نيز همين اتفاق ميافتد با اين تفاوت كه در اينجا رطوبت دور مراكز حافظه و تكلم را گرفته، مانع جريان ارتباطي بين آنها شده ولي خرابي ايجاد نكرده است.
شايسته است اولياي دانشآموزان به طبيعت فرزندانشان و تاثير غذاهاي گوناگون در جسم، روحيه و جان آنها توجه داشته باشند. همچنين بايد بدانند كه غذاهاي مختلف اثرات متفاوتي به روي ترشحات غدد دروني و كاركرد آنها دارند. نقل از نشريه تخصصي طب سنتي و مكمل ، نویسنده : یونس رنجبری - دکتر جلال زرین قلم
احتمالا با دانشآموزان باهوش و زرنگي كه به هنگام امتحانات دچار فراموشي شده و هرچه را كه خواندهاند از ياد ميبرند، برخورد كردهايد. شيوههاي گوناگوني براي تقويت حافظه وجود دارد. كارشناسان تغذيه نيز رژيمهاي غذايي مختلفي را براي تقويت حافظه پيشنهاد ميكنند.
طب سنتي ايران نيز با نگاهي عميق به اين موضوع پرداخته و ثابت كرده است كه رابطه مستقيمي بين نوع تغذيه و حافظه آدمي وجود دارد. روانشناسان و پزشكان آلوپاتيك استرس را عامل اصلي اين عارضه عنوان ميكنند، در حالي كه درمان استرس به تنهايي به بهبود شرايط كمك نميكند.
در طب كهن اين نظريه مسلم است كه مواد غذايي در اثر ترشحات دهان، معده، رودهها، كبد و لوزالمعده دچار تغييرات و استحالاتي شده و سرانجام به صورت كشكاب درميآيد. كشكاب از راه رودهها جذب و به وسيله عروق به كبد ميرود. كبد در اثر اعمال طبيعي خود آن را پخته و يا تغييراتي به 4 شكل متفاوت در ميآورد.
بدن انسان از 4 خلط تشكيل شده كه هر يك به نوبه خود وظايفي در بدن دارند كه به شرح زير است:
1- گونه اول كه مانند گِل كدر، تار و سنگين است سودا ناميده ميشود. سودا طبعي سرد و خشك دارد. افزايش سودا در بدن لاغري، تيرگي رنگ پوست (متمايل به سياهي)، غلظت خون، سوزش معده، اشتهاي كاذب و فزوني فكر و خيال را به همراه دارد. و روياهاي شخص در خواب توام با وحشت و تاريكي است.
2- بلغم، ماده لزج سفيد رنگي است كه نسبتا سبكتر بوده و روي سودا قرار ميگيرد. افزايش بلغم موجب سپيدي، نرمي و سستي پوست، ضعف گوارش، آروغ ترش، خواب بسيار، كندي حواس، ريزش لعاب دهان و آب بيني رقيق و غير سوزان ميشود. شخص در خواب و رويا باران، برف و آب ميبيند. قدما طبيعت چنين فردي را سرد و تر ميناميدند.
3- خلط سوم ماده قرمز رنگي است كه خون ناميده ميشود. خون بدون هيچ تغييري و بلاواسطه صرف تغذيه بدن ميشود. چنانچه اندازه اين خلط در بدن بيش از حد طبيعي باشد؛ رنگ بدن به سرخي گراييده و شخص احساس ميكند زبانش سنگينتر شده است. سستي و كاهلي اعضا، دهاندره و خميازه، كندي حواس، بروز برخي جوشها در بدن، گاهي خونريزي لثهها و بيني از عوارض افزايش خلط خون در بدن است. در اين حالت روياهاي شخص سرخ و خونين است و طبيعت بيمار گرم و تر.
4- خلط چهارم ماده زرد رنگي است كه از ديگر خلطها سبكتر بوده و صفرا نام دارد. اگر صفرا از حد خود تجاوز كند رنگ بدن و چشمها به زردي گراييده، بيني خشك و زبان نيز زبر و خشك ميشود. تشنگي، تهوع، قي، سوزش معده و بيميلي به غذا از ساير عوارض افزايش خلط صفرا در بدن است. خواب شخص نيز با مناظري از گرما و آتش توام است. در چنين حالتي طبيعت بيمار گرم و خشك است.
اثرات بلغم در مغز: همانطور كه گفته شد قدما معتقد بودند افزايش رطوبت و سردي در مغز باعث سستي و تنبلي دماغ، كندي ذهن، تفكر و حواس شده شخص را به فراموشي دچار ميكند. هر قدر رطوبت و خلط بلغم در سر بيشتر جمع شود، به همان نسبت فراموشي افزايش، تيزهوشي و قوه ادراك كاهش مييابد به طوري كه شخص كاملا فاقد هرگونه فهم و شعور ميگردد. در اين حالت فراموشي با سنگيني سر و ترشحات بيني همراه است. بهعلاوه وجود رطوبت در سر موجب سرگيجه، تشنج، سكته، صرع و … ميگردد. طبيعي است از بين بردن رطوبت، عوارض گفته شده را از بين ميبرد.
خوردن بعضي از غذاها كه اصطلاحا سرد و تر ناميده ميشوند، موجب توليد رطوبت و بلغم در بدن ميشود. برخي از غذاهاي سرد و تر عبارتند از: ماست، خيار، هندوانه، كاهو، آلو، اسفناج، نارنج، پرتقال، برنج، گوشت گاو، گوشت بز، گوشت خروس.
افرادي كه طبيعت معتدل دارند با خوردن غذاهاي سرد و تر، طبيعتشان به سردي و تري متمايل ميشود و اگر خوردن غذاهاي سرد و تر چند روز ادامه داشته باشد سستي، تنبلي و ضعف قوه تفكر در آنها پديدار شده، به فراموشي دچار ميشوند.
گاهي دانشآموزان زرنگ، يك روز پس از درس معلم، عليرغم آن كه به اندازه كافي تمرين كرده و به حافظه خود نيز اطمينان دارند، آموختههايشان را از ياد ميبرند. بررسيها نشان داده، اين دانشآموزان شب قبل، برنج و ماست مصرف كردهاند.
در اين حالت ماست و برنج در بدن رطوبت و سردي ايجاد كرده، در كلاس درس به واسطه هيجان عصبي، رطوبت به مغز روي آورده، رابطه مراكز حافظه و تكلم را كند و سپس قطع نموده است. هنگام سكته مغزي نيز همين اتفاق ميافتد با اين تفاوت كه در اينجا رطوبت دور مراكز حافظه و تكلم را گرفته، مانع جريان ارتباطي بين آنها شده ولي خرابي ايجاد نكرده است.
شايسته است اولياي دانشآموزان به طبيعت فرزندانشان و تاثير غذاهاي گوناگون در جسم، روحيه و جان آنها توجه داشته باشند. همچنين بايد بدانند كه غذاهاي مختلف اثرات متفاوتي به روي ترشحات غدد دروني و كاركرد آنها دارند. نقل از نشريه تخصصي طب سنتي و مكمل ، نویسنده : یونس رنجبری - دکتر جلال زرین قلم
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد