دانشگاه هاروارد پلكان قدرت
صفحه 1 از 1
دانشگاه هاروارد پلكان قدرت
دانشگاه هاروارد پلكان قدرت
دختران و پسران آمريكايي آخرين فصل دانش آموزي را در اردوهاي مدرسهاي در حالي طي ميكنند كه پدران و مادرانشان از مدتها قبل پرس و جو درباره بهترين دانشگاههاي موجود براي تحصيل فرزندان را آغاز كردهاند.
آنچه در آشفته بازار تبليغات معرفي دانشگاهها و مشاوران تحصيلي پرآوازه وجلسات شور براي راهنمايي والدين، بر نگرانيها ميافزايد علائق و تواناييهاي بالقوه علمي نيست
بلكه هراس از پذيرفته نشدن در آن دسته دانشگاههايي است كه به پلكان قدرت در زندگي آمريكايي تبديل شدهاند. حتى رسيدن به جايزه نوبل هم صرفا جنبه علمي نداشته و تحصيل و ارتباط با اين نوع مراكز نقش مهمي دارد.تحصيل كردن رئيس جمهوران، قضات دادگاههاي عالي آمريكا، وزرا، سناتورها، نمايندگان مجلس و فرماندهان نظامي از يكسو و سابقه حضور برندگان جوايز نوبل و پوليتزر، دانشمندان و فعالان اقتصادي موفق از سوي ديگر جذابيتهاي خيره كننده اين دانشگاهها را نه تنها براي آمريكاييها بلكه براي ديگر مردم جهان رقم ميزنند.
دانشگاه هاروارد كه در آخرين رده بندي دانشگاههاي جهان مقام نخست را به خود اختصاص داده، 39 برنده جايزه نوبل، 32 برنده جايزه ادبي پوليتزر، دو رئيس جمهور، 19 قاضي دادگاه عالي آمريكا، 50 سناتور و 49 عضو مجلس نمايندگان را در پرونده افتخاراتش دارد و امروزه به يكي از مهمترين انتخابهاي دانشگاهي دانش آموزان آمريكايي تبديل شده است.
دانشگاه هاروارد دانشگاهي خصوصي است كه درشهر كمبريج، ايالت ماساچوست آمريكا واقع شده است و يكي از هشت دانشگاه ايوي ليگ <گروه برترين> آمريكا محسوب ميشود. دانشگاههاي براون در ايالت رود آيلند، كلمبيا وكرنل در نيويورك، دارتموث در نيوهمپشاير، هاروارد درماساچوست، پرينستون در نيوجرسي، پنسيلوانيا در پنسيلوانيا و دانشگاه ييل در كانكتيكات، از جمله اين گروه محسوب ميشوند كه بيشتر از فعاليتهاي علمي و پژوهشي به نام فارغ التحصيلانشان معروفند.
اصطلاح ايوي ليگ دلالت بر پرورش نبوغ علمي، پذيرش انتخابي دانشجويان و شهرت در نخبه سازي اجتماعي در اين هشت دانشگاه دارد.
روي ديگر سكه نخبه سازي اين دانشگاهها قدرت مالي متقاضيان آنهاست. نگاهي موشكافانه به پرونده فارغ التحصيلان دانشگاه هاروارد به روشني حكايت از ثروتمند بودن قريب به اتفاق آنها ميكند. در واقع بايد گفت شانس افراد متوسط و متوسط رو به پايين جامعه آمريكا در تصدي رياست جمهوري، سنا، كنگره، مجلس نمايندگان يا كابينه رياست جمهوري صفر است.
به اين ترتيب بخشي از موفقيتهاي اين دانشگاه را بايد در توان مالي متقاضياني ديد كه از پس هزينه سنگين شهريه بر ميآيند وي در عوض تضمين نظام سلطه را به همراه دارد، كه بعد از فارغ التحصيلي، از شبكه سياسي و مالي قوي براي ورود به عرصه عمومي برخوردارند.
اما آيا دانشجويان متعلق به طبقه متوسط جامعه ميتوانند با تحصيل در اين دانشگاه وارد عرصه شوند؟ لورن پاپ، سردبيراسبق بخش آموزش نيويورك تايمز در كتابي به عنوان آن سوي ايوي ليگ به اين مساله ميپردازد كه چطور دانشگاه هاروارد با ترتيب دادن امكانات خاصي مثل شركت دادن دانشجويان در پروژههاي ناسا يا سفر يك ساله آنها به كشورهاي در حال توسعه اصرار دارد كه نخبگي را در منحصر به فرد بودن فعاليتها تعريف كند.
لورن پاپ در مورد ناتواني قشر متوسط به ادامه اين ريخت و پاشهاي لوكس دانشگاهي، به ترك تحصيل عدهاي از دانشجويان اشاره ميكند كه در نيمه راه تحصيل به علت شهريه 30 هزار دلاري و يا ترجيح ادامه راه تحصيل خود در دانشگاهي مطلوبتر، هاروارد را ترك ميكنند.
مافياي سرمايه، مافياي علم: اگرچه دانشگاههايي مثل هاروارد، ييل و استنفورد تبصرههايي براي پذيرش دانشآموزان از خانوادههاي كم درآمد، براي رعايت ارزشهاي ليبرال دارند؛ تورهايي را در اواخر بهار براي شناسايي استعدادها در نواحي متوسط شهري برگزار ميكنند و آمار اداره پذيرش هاروارد نشان ميدهد كه دانشجويان كم درآمد در سال 2009، 22 درصد بيشتر از 2008 پذيرش شدهاند، اما اينها به تنهايي حكايت از تغيير اوضاع به نفع عموم جامعه نميكند. پذيرش يك نفر از پنج نفر متقاضي در ليست اقشار كمدرآمد آمريكا نشان ميدهد همچنان علم زير سپر مافياي سرمايه در آمريكا قراردارد، سپري كه مناسبات سياسي را نيز شكل ميدهد تا آنجا كه مدرسه حكومت جانافكندي يكي از دانشكدههاي مهم دانشگاه هاروارد است يكي از گروههاي تينك تنك (اتاقهاي فكر) تاثيرگذار در سياستگذاريهاي آمريكا محسوب ميشود. البته تدريس دو هزار و 400 استاد به شش هزار و 750 دانش آموز در دانشگاه هاروارد يعني به عبارتي هر يك استاد به ازاي دو دانشجو و سيستم كتابخانهاي بسيار قوي اين دانشگاه كه آن را در رده چهارمين كتابخانه جهان و اولين كتابخانه علمي رسانده گواهي بر قابليتهايهاروارد در مقايسه با ديگر دانشگاهها است. خروجي معلومات اين دانشگاه آنچنان در رسانههاي گروهي آمريكا انعكاس مييابد و در سبك و سلايق زندگي آمريكايي تاثير ميگذارد و خود را تبديل به مبناي معتبر در تصميمگيريها ميكند كه كمتر مجالي براي ديگر نهادهاي علمي باقي ميگذارد.
لورن پاپ در كتاب كالجهايي كه زندگيها را تغيير ميدهند، كه يكي از راهنماهاي معتبر دانشگاهي براي والدين آمريكايي است، از واژه پذيرش به عنوان فرآيند پذيرفته شدن در يكي از دانشگاههاي ايوي ليگ و به نوعي فعاليتهاي علمي درخشان دانشگاههاي كوچك در 30 سال گذشته را ناديده ميگيرد.
از دهه 60 تا به امروز تغييرات زيادي اتفاق افتاده است. ميزان پذيرش در دانشگاههاي بزرگ آمريكا امروز 62 درصد بيشتر از آن دوره است. از ديگر سو حضور قطب سرمايه اهداف دانشگاهها را كاركردي تر و در جهت توليد افكار سياسي و اقتصادي سوق داده است. به اين ترتيب خروجي دانشگاههاي ايوي ليگ در جهت حمايت از گروههاي قدرت سياسي و اقتصادي شكل گرفته است. جرياني كه بتواند فرامين را بهطور معتبري به تاييد كامل عموم جامعه آمريكا برساند.
دختران و پسران آمريكايي آخرين فصل دانش آموزي را در اردوهاي مدرسهاي در حالي طي ميكنند كه پدران و مادرانشان از مدتها قبل پرس و جو درباره بهترين دانشگاههاي موجود براي تحصيل فرزندان را آغاز كردهاند.
آنچه در آشفته بازار تبليغات معرفي دانشگاهها و مشاوران تحصيلي پرآوازه وجلسات شور براي راهنمايي والدين، بر نگرانيها ميافزايد علائق و تواناييهاي بالقوه علمي نيست
بلكه هراس از پذيرفته نشدن در آن دسته دانشگاههايي است كه به پلكان قدرت در زندگي آمريكايي تبديل شدهاند. حتى رسيدن به جايزه نوبل هم صرفا جنبه علمي نداشته و تحصيل و ارتباط با اين نوع مراكز نقش مهمي دارد.تحصيل كردن رئيس جمهوران، قضات دادگاههاي عالي آمريكا، وزرا، سناتورها، نمايندگان مجلس و فرماندهان نظامي از يكسو و سابقه حضور برندگان جوايز نوبل و پوليتزر، دانشمندان و فعالان اقتصادي موفق از سوي ديگر جذابيتهاي خيره كننده اين دانشگاهها را نه تنها براي آمريكاييها بلكه براي ديگر مردم جهان رقم ميزنند.
دانشگاه هاروارد كه در آخرين رده بندي دانشگاههاي جهان مقام نخست را به خود اختصاص داده، 39 برنده جايزه نوبل، 32 برنده جايزه ادبي پوليتزر، دو رئيس جمهور، 19 قاضي دادگاه عالي آمريكا، 50 سناتور و 49 عضو مجلس نمايندگان را در پرونده افتخاراتش دارد و امروزه به يكي از مهمترين انتخابهاي دانشگاهي دانش آموزان آمريكايي تبديل شده است.
دانشگاه هاروارد دانشگاهي خصوصي است كه درشهر كمبريج، ايالت ماساچوست آمريكا واقع شده است و يكي از هشت دانشگاه ايوي ليگ <گروه برترين> آمريكا محسوب ميشود. دانشگاههاي براون در ايالت رود آيلند، كلمبيا وكرنل در نيويورك، دارتموث در نيوهمپشاير، هاروارد درماساچوست، پرينستون در نيوجرسي، پنسيلوانيا در پنسيلوانيا و دانشگاه ييل در كانكتيكات، از جمله اين گروه محسوب ميشوند كه بيشتر از فعاليتهاي علمي و پژوهشي به نام فارغ التحصيلانشان معروفند.
اصطلاح ايوي ليگ دلالت بر پرورش نبوغ علمي، پذيرش انتخابي دانشجويان و شهرت در نخبه سازي اجتماعي در اين هشت دانشگاه دارد.
روي ديگر سكه نخبه سازي اين دانشگاهها قدرت مالي متقاضيان آنهاست. نگاهي موشكافانه به پرونده فارغ التحصيلان دانشگاه هاروارد به روشني حكايت از ثروتمند بودن قريب به اتفاق آنها ميكند. در واقع بايد گفت شانس افراد متوسط و متوسط رو به پايين جامعه آمريكا در تصدي رياست جمهوري، سنا، كنگره، مجلس نمايندگان يا كابينه رياست جمهوري صفر است.
به اين ترتيب بخشي از موفقيتهاي اين دانشگاه را بايد در توان مالي متقاضياني ديد كه از پس هزينه سنگين شهريه بر ميآيند وي در عوض تضمين نظام سلطه را به همراه دارد، كه بعد از فارغ التحصيلي، از شبكه سياسي و مالي قوي براي ورود به عرصه عمومي برخوردارند.
اما آيا دانشجويان متعلق به طبقه متوسط جامعه ميتوانند با تحصيل در اين دانشگاه وارد عرصه شوند؟ لورن پاپ، سردبيراسبق بخش آموزش نيويورك تايمز در كتابي به عنوان آن سوي ايوي ليگ به اين مساله ميپردازد كه چطور دانشگاه هاروارد با ترتيب دادن امكانات خاصي مثل شركت دادن دانشجويان در پروژههاي ناسا يا سفر يك ساله آنها به كشورهاي در حال توسعه اصرار دارد كه نخبگي را در منحصر به فرد بودن فعاليتها تعريف كند.
لورن پاپ در مورد ناتواني قشر متوسط به ادامه اين ريخت و پاشهاي لوكس دانشگاهي، به ترك تحصيل عدهاي از دانشجويان اشاره ميكند كه در نيمه راه تحصيل به علت شهريه 30 هزار دلاري و يا ترجيح ادامه راه تحصيل خود در دانشگاهي مطلوبتر، هاروارد را ترك ميكنند.
مافياي سرمايه، مافياي علم: اگرچه دانشگاههايي مثل هاروارد، ييل و استنفورد تبصرههايي براي پذيرش دانشآموزان از خانوادههاي كم درآمد، براي رعايت ارزشهاي ليبرال دارند؛ تورهايي را در اواخر بهار براي شناسايي استعدادها در نواحي متوسط شهري برگزار ميكنند و آمار اداره پذيرش هاروارد نشان ميدهد كه دانشجويان كم درآمد در سال 2009، 22 درصد بيشتر از 2008 پذيرش شدهاند، اما اينها به تنهايي حكايت از تغيير اوضاع به نفع عموم جامعه نميكند. پذيرش يك نفر از پنج نفر متقاضي در ليست اقشار كمدرآمد آمريكا نشان ميدهد همچنان علم زير سپر مافياي سرمايه در آمريكا قراردارد، سپري كه مناسبات سياسي را نيز شكل ميدهد تا آنجا كه مدرسه حكومت جانافكندي يكي از دانشكدههاي مهم دانشگاه هاروارد است يكي از گروههاي تينك تنك (اتاقهاي فكر) تاثيرگذار در سياستگذاريهاي آمريكا محسوب ميشود. البته تدريس دو هزار و 400 استاد به شش هزار و 750 دانش آموز در دانشگاه هاروارد يعني به عبارتي هر يك استاد به ازاي دو دانشجو و سيستم كتابخانهاي بسيار قوي اين دانشگاه كه آن را در رده چهارمين كتابخانه جهان و اولين كتابخانه علمي رسانده گواهي بر قابليتهايهاروارد در مقايسه با ديگر دانشگاهها است. خروجي معلومات اين دانشگاه آنچنان در رسانههاي گروهي آمريكا انعكاس مييابد و در سبك و سلايق زندگي آمريكايي تاثير ميگذارد و خود را تبديل به مبناي معتبر در تصميمگيريها ميكند كه كمتر مجالي براي ديگر نهادهاي علمي باقي ميگذارد.
لورن پاپ در كتاب كالجهايي كه زندگيها را تغيير ميدهند، كه يكي از راهنماهاي معتبر دانشگاهي براي والدين آمريكايي است، از واژه پذيرش به عنوان فرآيند پذيرفته شدن در يكي از دانشگاههاي ايوي ليگ و به نوعي فعاليتهاي علمي درخشان دانشگاههاي كوچك در 30 سال گذشته را ناديده ميگيرد.
از دهه 60 تا به امروز تغييرات زيادي اتفاق افتاده است. ميزان پذيرش در دانشگاههاي بزرگ آمريكا امروز 62 درصد بيشتر از آن دوره است. از ديگر سو حضور قطب سرمايه اهداف دانشگاهها را كاركردي تر و در جهت توليد افكار سياسي و اقتصادي سوق داده است. به اين ترتيب خروجي دانشگاههاي ايوي ليگ در جهت حمايت از گروههاي قدرت سياسي و اقتصادي شكل گرفته است. جرياني كه بتواند فرامين را بهطور معتبري به تاييد كامل عموم جامعه آمريكا برساند.
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد